بهرنگ زندی
نزدیکی ترکیه به ایران، این کشور را به اولین مقصد پناهجویان ایرانی تبدیل کرده است. در حال حاضر حدود ۱۵هزار پناهجو و پناهنده ایرانی در ترکیه زندگی میکنند که برای بخشی از آنها، رفتن از این کشور به کشور سوم، آرزویی دور دست است.
طولانی شدن مدت زمان رسیدگی به تقاضای پناهندگی از سوی دفتر کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل در ترکیه، عدم پذیرش اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق، احزاب چپ و کُرد و ایرانیهایی که از آنها با عنوان «شمال عراقی» یاد میشود، شرایط زندگی را برای این پناهندگان ایرانی در ترکیه سختتر کرده است.
زندگی پناهجویان در ترکیه، آمارها، واقعیتها
بنابر گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، یک میلیون و ۶٣٣ هزار پناهنده و پناهجو در ترکیه زندگی میکنند. پیشبینی میشود این تعداد در پایان سال ٢٠١۵ به یک میلیون و ۸۸۹ هزار پناهجو افزایش یابد. از این تعداد پناهنده و پناهجو، آوارگان سوری با یک میلیون و ۵٠٠ هزار نفر بیشترین جمعیت را به خود اختصاص دادهاند.
پناهندگان ایرانی با جمعیتی کمتر از چهار هزار نفر و پناهجویان ایرانی با ده هزار و ٢۵٠ نفر، سومین جمعیت بزرگ پناهجویان ترکیه را بعد از سوریه و عراق تشکیل دادهاند. سازمان ملل پیشبینی میکند که تا پایان سال ٢٠١۵ جمعیت پناهجویان ایرانی در ترکیه به ۱۴ هزار و ٢۵٠ نفر برسد.
بر اساس قانون جدیدی که از ماه می سال ٢٠١۵ در ترکیه لازمالاجرا شده است، پناهجویان ایرانی بعد از معرفی خود به دفتر آسام (سازمان همبستگی با پناهجویان و مهاجران) در آنکارا، باید خود را به شهر انتخابی این سازمان غیرانتفاعی کمکرسان به پناهجویان معرفی کنند. آنها پس از اسکان در مکان مشخص و داشتن شماره تلفن برای تماس، در اداره مهاجرت آن شهر ثبتنام میشوند. تاریخ پیش مصاحبه در نظر گرفته شده برای پناهجویان ایرانی که از سال ٢٠١۴ وارد ترکیه شدهاند، از ١٠ ماه تا دو سال بعد است.
پارسا عبیدی، پناهنده همجنسگرای ساکن شهر اسکی شهیر، درباره پناهجویان تازهوارد که از سال ٢٠١۴ به ترکیه آمدهاند به رادیو زمانه میگوید: «با وجود آنکه در سالهای قبل دفتر کمیساریای عالی به وضعیت پناهجویان همجنسگرا رسیدگی میکرد، این روند بسیار کندتر شده است و پناهجویان همجنسگرای ایرانی از ١٠ ماه تا ١۶ ماه باید در انتظار پیش مصاحبه بمانند.»
عبیدی با اشاره به فاصله یک ساله صدور کارتهای شناسایی و برگههای هویتی برای پناهجویان در برخی از مراکز اداره مهاجرت ترکیه میگوید: «بدون کارت شناسایی و اقامت، پناهجو نه میتواند خانه اجاره کند، نه میتواند آب و برق و گاز را به نام خود بزند و نه میتواند حتی یک دلار پول دریافت کند.»
این پناهجوی ساکن ترکیه اما تاکید میکند که «اکثریت قاطع پناهندگان همجنسگرا که موفق به دریافت پناهندگی میشوند، به کشورهای پناهنده پذیر منتقل میشوند.»
آنها که میروند، آنها که میمانند
عدهای از پناهندگان اما با وجود اخذ پناهندگی از طرف دفتر کمیساریای عالی، به دلایل نامعلومی تا سالها در انتظار انتقال به کشور سوم در ترکیه میمانند.
پناهجویان کرد ایرانی در سال ٢٠١۴ در مقابل دفتر کمیساریای عالی امور پناهندگان در آنکارا تحصن کردند. آنها به انتظار طولانی در انتقال به کشور سوم داشتند. این اعتراض از جمله اتفاقهایی بود که شرایط نابرابر پناهندگان در انتقال به کشورهای پناهندهپذیر را نشان داد.
بیشتر پناهندگان سیاسی کرد، عضو احزاب کردی مخالف جمهوری اسلامی هستند. آنها معتقدند به دلیل «تروریست» نامیده شدن این احزاب از طرف کشورهای پناهندهپذیر، انتقالشان به این کشورها غیر ممکن شده است.
صدها نفر از کردهای ایرانی همراه با خانوادههایشان در ترکیه ماندگار شدهاند و زندگیشان تباه شده است.
شرایط سایر پناهندگان سیاسی ایرانی که عضو سازمانها و احزاب کردی نیستند هم از سال ٢٠١۴ عوض شده است.
یکی از این پناهندگان که عضو یکی از احزاب چپ ایرانی مخالف جمهوری اسلامی است، در رابطه با انتظار طولانیاش برای انتقال به کشور سوم به رادیو زمانه میگوید: «قانون مشخصی از طرف کشورهای پناهندهپذیر برای منع ورود اعضای احزاب چپ و کمونیستی ابلاغ نشده است، اما وقتی که با بخش کشوری دفتر کمیساریای عالی در آنکارا تماس میگیرم و این سوال را مطرح میکنم که چرا من را به کشوری امن منتقل نمیکنید، به راحتی میگویند که کشورهای موجود پناهندهپذیر (به غیر از اتحادیه اروپا)، شما را به خاطر افکار سیاسیتان نمیپذیرند.»
این پناهنده سیاسی در ادامه میگوید که هیچکدام از اعضای حزبها و سازمانهای سیاسی چپ ایرانی که از سال ٢٠١۴ موفق به گرفتن پناهندگی از دفتر کمیسارای عالی پناهندگان در ترکیه شدهاند، به کشورهای پناهنده پذیر منتقل نشدند.
سعید آرمان، مسئول سازمان سراسری پناهندگان ایرانی-بیمرز و ساکن لندن، درباره دلیل منتقل نشدن اعضا و کادرهای احزاب و سازمانهای چپ ایرانی به کشورهای پناهنده پذیر معتقد است که مشخص نیست این مساله سیاست کمیساریای عالی است یا کشورهای پناهنده پذیر: «کمیساریای عالی گاهی اوقات میتواند و اختیار آن را دارد که به کشورهای پناهنده پذیر توصیه کند فلان کار را انجام دهند یا فلان کار را انجام ندهند یا کیسی را به آنها تحمیل کند و وارد مذاکره شود که معمولا در این زمینهها حرف کمیساریای عالی را میپذیرند.»
رویای انتقال به کشور امن
از سال ٢٠١۴، سهمیه پذیرش پناهندگان ایرانی در ترکیه از طرف کشورهای پناهنده پذیر کاهش یافته است. پرونده پناهندگانی که پروندههایشان در سال ٢٠١٣ و ۲۰۱۴ به کشورهای نروژ و فنلاند ارسال شده نیز به کمیساریای عالی امور پناهندگان برگردانده شده است.
از ژانویه سال ٢٠١۵، استرالیا هم تنها پرونده آن دسته از پناهجویان ایرانی را پذیرش میکند که خانواده درجه یک در آن کشور داشته باشند.
در حال حاضر تنها کشورهای ایالات متحده آمریکا و کانادا پناهندگان ایرانی در ترکیه را پذیرش میکنند و پذیرش این کشورها هم به دلیل ظرفیت از پیش اعلام شده و محدود، شانس انتقال سریع پناهندگان ایرانی از ترکیه به کشور سوم را کاهش داده است.
با طولانی شدن انتظار پناهندگان احزاب و سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در ترکیه و نیز طولانیتر شدن مدت اقامت پناهندگان ایرانی، از ماه می سال ٢٠١۵ و با باز شدن مرز یونان و صدور برگههای خروج از طرف این کشور، تعداد زیادی از پناهندگان ایرانی که شانسی برای انتقال سریع به کشور سوم نداشتند، از ترکیه خارج شدند.
سام یوسفی، فعال سیاسی چپ که به مدت پنج سال در کشورهای عراق و ترکیه به عنوان پناهجو و پناهنده زندگی کرده، در مورد علت خروج غیرقانونی از ترکیه، به رادیو زمانه میگوید: «در آپریل ۲۰۱۵ تلفنی به من اعلام کردند که به دلیل عضویت در یک حزب سیاسی و کمونیستی، پرونده من به بخش کشوری ارائه داده نمیشود. با وجود پیگیریهای زیادی که از طریق بخش حقوقی و کشوری کمیساریا، سازمان آسام و اداره مهاجرت ترکیه داشتم، پاسخ دیگری دریافت نکردم. پس از گذشت چند روز “یو ان اچ سی آر” رسما ترکیه را برای من به عنوان کشور سوم اعلام کرد.»
آکام حیدری، دانشجوی سابق روانشناسی بالینی دانشگاه تبریز هم که نزدیک دو سال در ترکیه بود، به دلیل انتظار طولانی و شرایط سخت پناهندگی در ترکیه، حاضر به اقامت در این کشور نشد و غیرقانونی به اتریش رفت.
این پناهنده کرد ایرانی در مورد دلیل رفتنش از ترکیه به رادیو زمانه میگوید: «من ترکیه را ترک نکردم بلکه این شرایط امنیتی، اجتماعی و اقتصادی ترکیه بود که مرا به فراسوی مرزهای ترکیه پرتاب کرد. با وجود اینکه از نظر معیشتی به خاطر نداشتن اجازه کار در مضیقه بودم. دولت ترکیه و کمیساریای عالی کمکی به پناهجوها نمیکند. کار سیاه و ساعتهای طولانی کار و نبود ایمنی لازم در محیط کار و دستمزدهای ناچیزی که گاهی هم پرداخت نمیشود، در کنار تبعیضهای اجتماعی، زندگی در ترکیه را برای بسیاری از پناهجویان به جهنم تبدیل کرده است.»
حیدری در ادامه با اشاره به وضعیت بد امنیتی ترکیه برای پناهندگان سیاسی ایرانی میگوید: «آنچه ترکیه را برای من تحملناپذیر کرد، وضعیت نامساعد امنیتی بود. ۱۷ ماه پیش در یکی از خیابانهای شهر کایسری، با اینکه در مسیر دوچرخهرو سوار بر دوچرخه بودم، یک ماشین مرا زیر گرفت و با وجود درد و جراحتهایم، رسیدگیهای لازم در بیمارستان دولتی شهر کایسری انجام نگرفت. پلیس هم یک گزارش مختصر و تشریفاتی از واقعه تهیه کرد.»
با کاهش سهمیه پذیرش پناهندگان ایرانی از سوی کشورهای پناهندهپذیر و طولانی شدن مدت اقامت این پناهندگان در ترکیه، رفتن راههای غیرقانونی و خطرناک برای خروج از ترکیه، در ماههای اخیر رایج شده است.
با توجه به شمار بالای پناهندگانی که خود را به اروپا رساندهاند و بحرانی که پیش آمده است، به نظر میرسد که کشورهای اروپایی تا چند سال آینده برنامهای برای پذیرش پناهندگان ایرانی مقیم ترکیه نداشته باشند.