حکم دادگاه عالی اداری ایالت نورد راین وستفالن در مورد شرایط پذیرش “مسیحی شدن” به عنوان دلیل پناهندگی

cristen_islam

دادگاه عالی اداری ایالت نورد راین وستفالن در بررسی درخواست تجدید نظر یک ایرانی که از اسلام به مسیحت گرویده است به نفع او حکم صادر کرد. ((Beschluss vom 30.7.2009 – 5 A 1999/07.A – (24 S., M15908)

اشاره ای مختصر به چند نکته مهم در این حکم:
– در صورتی که در کشوری حداقل های آزادی مذهب برای متقاضی پناهندگی تامین نباشد، در این صورت و بر اساس موازین پناهدگی اروپائی (QualifikationsRL – am 10. Oktober 2006) باید از اخراج پناهجو به کشور مبداء جلوگیری کرد.

– در مورد ایرانیانی که قبلا مسلمان (“مسلمانزاده”) بوده اند، بازگشت آنها می تواند آنها را “به احتمال بسیار با خطر” مواجه کند. بدنبال تصویب لایحه حکم اعدام در حالت ارتداد (18 شهریور 1387 / 09.09.2008) در مجلس جمهوری اسلامی، این خطر افزایش یافته و این امر اینک یک مبنای قانونی پیدا کرده است. مصوبه مجلس بر این مسئله اشاره دارد که تغییر مذهب و خروج از اسلام را نباید فقط مسئله ای مذهبی تلقی کرد، بلکه موضوعی است، که بدلیل مجازاتی که در قانون برای آن پبش بینی شده است وزن و اهمیت سیاسی پیدا میکند. در نتیجه کسی که به دلیل تغییر مذهب از اسلام به مسیحیت پذیرش پناهندگی بگیرد مشمول برخورداری از موقعیت حمایت از پناهنده مطابق بند یک ماده 60 قانون اقامت می باشد.

– نکته مهم و مرکزی در بررسی تامین بودن یا نبودن “حداقل های آزادی مذهبی- ’religiöses Existenzminimum’ ” این می باشد که آیا فرد می تواند با آزادی و فراتر از چهاردیواری شخصی و خصوصی، به طور علنی و در انظار عموم دین و مذهب خود را اعلام کرده و با دیگر ایماندارن آئین های مذهبی خودش را به جا آورده و آزادانه در مراسم مذهبی شرکت کند؟

– همچنین شرط دیگر تامین بودن حداقل آزادی مذهب این است که فرد ناچار نباشد که از ترس محدودیتها یا فشارهای دولتی عقیده خود را انکار کرده، آنرا پنهان کند یا تعلق مذهبی خود را بپوشاند.

– اما اگر کسی ادعا کرد که از دین قبلی خود برگشته و در آلمان آئین جدیدی را انتخاب کرده است، در این صورت باید این فرد بتواند این ادعا و دلایل و انگیزه های خود را به باور برساند،

– باید [برای اداره بوندس آمت که درخواست پناهندگی را بررسی میکند یا برای دادگاهای اداری] مشخص شود که این تغییر ایمان از یک اقناع درونی قوی و جدی ناشی شده باشد و نه از روی فرصت طلبی [برای حل مسئله اقامت].

– در به باور رساندن تغییر عقیده و مذهب کافی نیست که این تغییر تنها به صورت شکلی و فُرمال انجام شده باشد [مثلا انجام غسل تعمید] ، از طرف دیگر نمی توان از کسی که تغییر عقیده داده انتظار داشت که آنقدر در این عقیده تازه اش محکم [ و متعصب] باشد که بخواهد در صورت بازگشت به کشورش ریسک آذار و اذیت و شکنجه را بر خود بپزیرد. اما این انتظار را می توان داشت که در صورت بازگشت همچنان که در آلمان با آئین جدید خود زندگی میکرده، آنرا در کشور خود نیز در عمل و در زندگی روزمره اش پیاده کند.

این حکم تاکید میکند که وضعیت نوکیشان مسیحی در ایران که قبلا مسلمان بوده اند از سال 2006 بدتر و سختر شده و با فشار و تهدید و ایجاد رعب و ترس و محدودیت برای این نوکیشان همراه است. بویژه بعد از مصوبه مجلس در مورد ارتداد، این فشارها افزایش یافته است. گزارشات مختلف، از جمله گزاش وزارت خارجه آلمان آنرا تائید میکند.

ترجمه و تنظیم: حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعی و مشاور در امور پناهندگی و مهاجرین

در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید