ترجمه گزارش کوتاه تلویزیونی از تلویزیون 3sat که درشب هیجدهم سپتامبر 2012 پخش شده است (مترجم: حنیف حیدرنژاد).
برای ماه های طولانی پناه جویان اعتراض خود در نُه شهر بر علیه سیاست پناهندگی در آلمان را ادامه دادند. اعتراضی بر علیه زندگی در هایم(خوابگاه) های دسته جمعی پناهجوئی، اعتراضی برعلیه قانون محدودیت تردد و بر علیه محدودیت اشتغال. آنها از هشتم سپتامبر 2012 در راه هستند. این گزارش آنها را از یک ایالت تا ایالت دیگر همراهی کرده است.
این پناه جویان در مسیر فرار از کشورشان و برای اینکه خود را به آلمان برسانند قبلا هم راه های زیادی را پشت سر گذاشته اند. در حال حاضر آنها اکثرا از ایران و افغانستان هستند. آنها هزاران کیلومتر را با پا و یا از طریق قایق و یا با مخفی شدن در محل چرخ زاپاس کامیون ها پشت سرگذاشته و همه اش مخفیانه در حرکت بوده اند. اما هر کسی که خودش را به آلمان برساند در اینجا توسط قوانین سختگیرانه محدود شده و باید برای مدت های طولانی در انتظار بماند. دقیقا به همین دلیل است که این بار باز هم پناهجویان در راه هستند. با پای پیاده و این بار به صورت علنی در حرکت هستند تا خود را از وورتسبورگ به برلین برسانند تا از این طریق اعتراض خود نسبت به سیاست پناهندگی در آلمان را نشان دهند.
نیما عزت پور پناه جوی ایرانی می گوید: “خیلی علاقه داریم که چادرهای خودمان را دقیقا آن جاهائی که محل های علامت گذاری شده مرزی [بین آلمان غربی و آلمان شرقی سابق] هستند بر پا کنیم. اما این مرز مثل مرزهای معمولی نیست که روشن و واضح با خطوط سفید بر روی زمین علامت گذاری شده باشد. پیدا کردنش خیلی سخت است آنهم درست وسط جنگل. ولی به هرحال باید تصمیم خودمان را بگیریم. یا در ایالت تورینگن چادرهای خودمان را برپا می کنیم و یا همین جا در بایرن، ببینیم چه می شود.”
این پناه جویان اجازه ندارند بخاطر قانون محدودیت تردد منطقه سکونتی خودشان را ترک کنند. اما با وجودی که بطور “غیرقانونی” در راه هستند، پلیس به نحو اعجاب انگیزی عکس العمل نشان داده به نحوی که در برخی موارد آنها را اسکورت هم می کند.
عزت پور، پناه جوی ایرانی می گوید: “امروز شد هفت ساعت که در راه هستیم. هر روز شش تا هفت ساعت راهپیمائی داریم و امروز روز پنجم است.”
پنج تا شش هفته، هر روز 20 کیلومتر راهپیمائی آنهم در هر شرایط آب و هوائی. یک راهپیمائی سخت که بدون پشتیبانی حامیان پناه جویان امکان پذیر نمی بود. راهپیمائی آنها از طرف گروهی از افراد داوطلب که آنها را با یک غذای ساده سرویس می دهند همراهی می شود. یکی از حامیان پناه جویان به نام براون می گوید: “قسمت عمده کار اینطور است که بشود برای شب جائی برای استراحت پیدا کرد تا که پناه جویان بتوانند آنجا بمانند. مسیر راهپیمائی بیشتر زمین سفت است. ولی پناهجویان نمی توانند خود که در حال حرکت هستند همه این امور لجستیکی را انجام دهند.” همه این کارها را حامیان پناه جویان یا آدم هائی که یک باره برای این کار اعلام آمادگی می کنند به عهده می گیرند.
پناه جویان در هایم های پناهندگی منزوی شده و دور از مردم زندگی می کنند. این راهپیمائی مشترک برای آنها یک تجربه تازه محسوب می شود. بالاخره حالا زمانی رسیده که آنها دیگر خودشان می توانند برای خود تصمیم بگیرند که چه راهی بروند و یا به کجا بروند. طی کردن این مسیر برای خیلی از آنها خیلی ازخاطره ها را زنده کرده است. عزت پور می گوید: ” همه ما ترس را می شناسیم. زندگی در شرایط نا معلوم. همه ما یک بار همه ی آنچیزی را که داشته ایم از دست داده ایم و بدون اینکه بدانیم از کجا ضربه خورده ایم در هم شکسته شده ایم. باید به خودمان دوباره یادآوری کنیم که چطور شد زندگی ما اینطور از هم پاشید و اینکه چطور باید تلاش کنیم تا دوباره آنرا به دست خودمان بگیریم. همین حالا هم هنوز دلایل زیادی هست که آدم بخواهد به زندگی ادامه دهد.”
امید مشترک
این چیزی است که همه آنهائی که یک بار در هم شکسته شده را شامل می شود. فراتر از مرزهای زبانی، اینجا این امید، ایده و اعتقاد مشترک در حال رشد و تقویت است که پناه جویان بتوانند با نیروی خودشان وضعیتشان را در آلمان تغییر دهند.
اغلب پناهجویان شب سرد را در یک چادر بزرگ دسته جمعی با هم به صبح می رسانند تا روز بعد شاهد سپده دم طلائی برآمده از جنگل های تورینگن باشند.
اکثر پناه جویان به یک اقدام دسته جمعی فکر کرده و به این نتیجه رسیدند تا کارت های شناسائی خودشان که در آن محدودیت تردد قید شده است را پاره کنند. اقدامی سمبلیک در رها شدن از قید و بند هائی که بر پای آنها بسته شده است.
اوزارِن ایگبی نوبا یکی از حامیان پناه جویان از سازمان مدافع پناه جویان به نام کاراوانه می گوید:” اینکه [با این اعتراضاتی که شروع کرده ایم] تا کجا برویم، بستگی دارد به اینکه گروه های مدافع پناه جویان که دارند از ما حمایت می کنند تا کجا به این حمایتشان ادامه دهند. مسئله ما فقط راهپیمائی تا برلین نیست. موضوع دیگر اتحاد بین همدیگر است. این موضوع برای پناه جویان، بین حامیان آنها و آنها که این اعتراضات را سازماندهی کرده اند یک چالش بزرگ به شمار می آید.”
اعتراض پناه جویان بر علیه محدودیت تردد، بر علیه کمپ های پناهندگی بر علیه ممنوعیت اشتغال و نوع رفتار اداره ها می باشد که عملا آنها را به شهروند درجه دو تبدیل کرده است.
در مرز آلمان غربی و آلمان شرقی سابق آنها تصمیم گرفته اند تا کارت های شناسائی خود را پاره کنند. یکی دیگر از پناه جویان ایرانی بنام شاه وروقی فراهانی [املاء نام ممکن است اشتباه باشد] می گوید:” این کارت ها سمبل همه آن چیزهائی است که ما داریم بر علیه اش مبارزه می کنیم. به همین خاطر تصمیم گرفتیم تا آنرا پاره کرده و برای اداره امور پناهندگی بفرستیم تا آنرا تصحیح کرده و دوباره برایمان پس بفرستند.”
اوزارِن ایگبی نوبا از سازمان مدافع پناه جویان به نام کاراوانه می گوید:” اگر این پناه جویان همینطور بین خودشان متحد باقی بمانند، یک زیگنال و علامت قوی بخصوص برای بقیه پناهجویانی خواهد بود که در هایم های پناهندگی زندگی می کنند. بعضی از آنها آدمهای ناسیونالیست هستند، بعضی هم آدم های عادی مثل خیلی از آلمانی ها یا غیر آلمانی ها و بعضی ها هم خیلی سخت نامطمعن هستند. [این] اتحاد و همبستگی [در این راه پیمائی] می تواند در این حالت خیلی چیز ها را تکان دهد و این عدم اطمینان ها را تغییر دهد.”
بار دیگر پناه جویان در راهند. آنها تواتسته اند بطور مشترک خودشان را از خیلی از بارهائی که کارت شناسائی آنها “دولدونگ”، آنرا سمبلیزه می کرد رها کنند. نیما عزت پور می گوید: “ما الان آزادیم.”
تا برلین 400 کیلومتر دیگر هنوز باقی است. همین شش روز راهپیمائی توانسته خیلی پناهجویان را تغییر بدهد. در راهی که هنوز در پیش رویشان هست شمار بیشتری از دیگر پناه جویان از دیگر هایم های پناه جویان به آنها خواهند پیوست.