نماینده سازمان عفو بین‌الملل: از خواندن برخی قوانین کیفری ایران بر خود می‌لرزم

آزاده کریمی، علی اشتیاق (+عکس) – شب بزرگداشت یادمان جانباختگان دهه شصت- ۲۷ سال پس از قتل عام زندانیان سیاسی ایران (تابستان ۱۳۶۷) و ۲۳ سال پس از ترور میکونوس (برلین سپتامبر ۱۹۹۲) از سوی کانون پناهندگان سیاسی ایران (برلین) و کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران (برلین) در سالن کارگاه فرهنگ‌های شهر برلین برگزار شد.

در این مراسم که با حضور برخی از اعضای خانواده‌های زندانیان سیاسی کشته شده دهه شصت و برخی شاهدان ترور میکونوس برگزار شد، حضار به احترام و یاد شاهرخ زمانی فعال شناخته شده کارگری برخاسته و یک دقیقه سکوت کردند.

دیتر کارگ نماینده سازمان عفو بین‌الملل که در این مراسم حضور داشت، گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران ارایه داد.

 

 

او با بیان اینکه برگزاری چنین برنامه‌هایی فقط یادآوری گذشته‌ای تلخ و تیره نیست، گفت: رژیمی‌که دستور این قتل‌ها را داده است، هنوز وجود دارد و مسئولان این اعدام‌ها هنوز محاکمه نشده‌اند. وی افزود، اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ نشان داد که این رژیم در صورت نیاز همچنان با خشونت شدید با مخالفان خود برخورد می‌کند. آیا اوضاع بهتر شده است؟ دیگر مخالفان به طور گروهی اعدام نمی‌شوند و حداقل دادگاه‌های رسمی‌احکام اعدام را صادر می‌کنند. این بهبود اما پیشرفتی ناچیز است. اکثریت دادگاه‌های ایران هنوز نامنصفانه‌اند. در ایران همچنان حکم اعدام صادر می‌شود . ایران پس از چین رتبه دوم جهان را در زمینه اعدام دارد. رتبه‌ای که مطلقا مایه افتخار نیست. در سال ۲۰۱۴ در ایران حداقل ۷۴۳ نفر اعدام شده‌اند و در سال میلادی جاری بیش از ۷۰۰ نفر.

آیا اعدام‌های دهه شصت تکرار می‌شوند؟

دیتر کارگ ادامه داد: اگر جریان اعدام‌ها به این ترتیب ادامه یابد، به مرز هزار اعدام در سال می‌رسیم یعنی بیشترین تعداد اعدام در ایران در بیست سال گذشته. آیا دوباره به زمان ۱۹۸۸ نزدیک می‌شویم؟مسلم است که علت اعدام‌های سال ۱۹۸۸ با اعدام‌های امروزی متفاوت است. هدف امروزی دیگر رقبای سیاسی نیستند. حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد اعدامی‌ها به دلیل قاچاق مواد مخدر اعدام می‌شوند. اما در این اعدام‌ها قاعده ترساندن و تنبیه دیده می‌شود. در این میان حق زندگی و حقوق بشر نادیده گرفته می‌شود. امری که یکی از شاخصه‌های رفتار مسئولین جمهوری اسلامی ‌از آغاز تا کنون بوده است. بسیاری از حکم‌های اعدام در دادگاه‌های ناعادلانه و با استفاده از اعترافات اجباری صادر شده‌اند. در ایران حکم اعدام نه فقط برای جرایم سنگین علیه زندگی دیگران که برای جرایمی‌مانند قاچاق مواد مخدر، سرقت، تجاوز (بدون اینکه بخواهم از بار این جرایم کم کنم) و حتی برای جرایمی‌صادر می‌شود که در اغلب کشورهای جهان جرم محسوب نمی‌شود. رابطه جنسی خارج از چارچوب ازدواج، همجنس‌گرایی، توهین به پیامبر اسلام، مخالفت با نظام ولایت فقیه و …

نماینده سازمان عفو بین‌الملل در این مراسم تاکید کرد: رژیم حتی از اعدام افرادی که هنگام ارتکاب جرم به سن قانونی نرسیده بودند پرهیز نمی‌کند. در ۱۰ سال گذشته ۷۲ مجرم جوان و جوان زیر ۱۸ سال اعدام شده‌اند. در این زمینه نیز ایران رتبه‌ای بالا در جهان دارد. باید بگویم که وقتی من حدود ۲۵ سال پیش در سازمان عفو بین‌الملل در زمینه ایران شروع به کار کردم از خواندن برخی بندها و تبصره‌های قوانین کیفری ایران به خود لرزیدم. مخصوصا بندهایی که به قانون قصاص ربط داشتند و به مجازات‌های مربوط به آنها مانند شلاق زدن، قطع دست و پا، کور کردن، سنگسار، قوانین دیه و … و همچنین جرایم عجیبی که از قوانین شرعی منشا می‌گرفتند و در ایران با مجازات اعدام همراه بودند. توهین به پیامبر، توهین به مقدسات دینی، محاربه با خدا، فساد فی‌الارض.

کارگ در ادامه سخنان خود چند نمونه از حکم‌های اعدام چند سال گذشته در ایران را برشمرد: اعدام‌هایی نظیر اعدام حبیب‌الله گلپری پور و رضا اسماعیلی (به جرم عضویت در  گروه پژاک و محاربه با خدا)، اعدام ۱۶ بلوچ (به جرم کشته شدن ۱۴ مرزبان)، ۴ عرب اهوازی (به جرم محاربه و فساد فی الارض)، سهیل عرب (به جرم توهین به پیامبر)، محمدعلی طاهری (به جرم تاسیس گروه عرفان حلقه و فساد فی الارض)، سامان نسیم (به جرم عضویت در گروه پژاک و محاربه با خدا).

نماینده سازمان عفو بین‌الملل در مراسم یادمان جانباختگان دهه شصت با اشاره به وضعیت حقوق بشر پس از به روی کار آمدن حجت‌الاسلام حسن روحانی گفت: پس از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در غرب این امید به وجود آمد که رئیس جمهوری شدن فردی میانه‌رو به بهبودی وضع حقوق بشر در ایران بیانجامد اما اوضاع نه فقط در زمینه احکام اعدام به مراتب بدتر شده است، بلکه به نظر می‌رسد که بهبودی روابط خارجی با سخت‌گیری‌های بیشتری در زمینه امور داخلی همراه است.

تصویب برخی قوانین، تبعیض علیه زنان را شدت می‌بخشد

وی رفتارهای تبعیض آمیز با زنان و اقلیت‌های قومی ‌و مذهبی در ایران را رو به افزایش دانست و خاطرنشان کرد در صورت تصویب دو قانون در سال ۲۰۱۵ تبعیض علیه زنان شدت خواهد گرفت. کارگ گفت: این قوانین با هدف افزایش جمعیت ایران، دسترسی زنان به داروهای پیشگیری از بارداری را محدود خواهند کرد. زنان و مردان مجرد بدون بچه با محدودیت‌هایی در زمینه کاری مواجه خواهند بود.

وی افزود: مخالفان سیاسی در ایران همچنان دستگیر و در دادگاه‌های نامنصفانه محکوم می‌شوند. شکنجه و آزار زندانیان همچنان ادامه داشته و معمولا با برخورد مسئولین مواجه نمی‌شود. گزارش‌هایی که به دست ما می‌رسند حاکی از مجازات‌هایی از قبیل شلاق زدن و قطع دست و پا در ملاء عام  است.

دیتر کارگ اسامی‌فعالان سیاسی و اجتماعی زندانی در ایران را برشمرد که با احکام غیرعادلانه زندانی هستند و شرایط سختی را تحمل می‌کنند: نرگس محمدی، محمدرضا پورشجری، رضا شهابی، بهاره هدایت، امید کوکبی، نوید خانجانی، سید حسین کاظمی‌بروجردی.

او در انتهای سخنرانی خود گفت: ۲۷ سال پس از اعدام‌های گروهی، وضعیت حقوق بشر در ایران هنوز وخیم است. رئیس جمهورها می‌آیند و می‌روند اما نیروهای امنیتی و قوه قضاییه همچنان به کار خود ادامه می‌دهند. به همین دلیل به یاد داشتن اتفاقات گذشته هنوز بسیار مهم است. اعدام‌های دسته‌جمعی در ایران به گذشته مربوط‌اند اما رفتارهای خشونت بار رژیم در زمان ما همچنان ادامه دارد.

ادامه سرکوب

پروین اردلان فعال حقوق زنان و یکی از بنیانگ‌ذاران مرکز فرهنگی زنان در تهران و کمپین یک میلیون امضاء در رفع قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان نیز در این مراسم به سخنرانی پرداخت و درباره تاثیرات مادران خاوران بر جنبش زنان سخن گفت.

 

اردلان با اشاره به اینکه فجایع دهه ۶۰ نقطه اوج سرکوب‌ها در ایران است، گفت: استبداد و سرکوب همچنان وجود دارد، ما یک امتداد و خط مشخص را با پستی و بلندی‌هایی وابسته به هر دوره را شاهد هستیم. امسال می‌بینیم با وجود اینکه به نظر می‌رسد فضا باز است ولی دامنه سرکوب به ویژه در دامنه خارج از مرکز شدت می‌گیرد. تاریخ ایران بین تنفس، سرکوب و مقاومت طی شده است که در جنبش زنان هم شاهد آن هستیم. تاریخ ۱۰۰ ساله جنبش زنان هم مدام با نقاط قطع روبرو بوده، به طور مثال جنبش سواد آموزی، حق رای، ورود به مجلس یا جنبش علیه حجاب اجباری که شاهدیم هر کدام چطور سرکوب شدند که با سرکوب دهه ۶۰ پیوند خورد و سکوت بیش از یک دهه را به وجود آورد.

او ادامه داد: آنچه سرکوب دهه شصت در خود داشت، پیشبرد سیاست قطع نخاعی بود. سیاستی که ما را از دوره ۵۷ و جنبش عظیم زنان در ارتباط با حجاب اجباری و حتی پیش از آن جدا کرد و به جنبش زنان در دهه‌های بعد که توانستند مضامین دیگری را دنبال کنند، پیوند داد. تمام روایت‌های دهه ۶۰ نشان می‌دهد که یک حفره بزرگی در تاریخ به وجود آمده و اراده قاطعی برای حذف این دوره وجود داشته است. تنها نیرویی که توانست صدای عدالت‌خواهی را بلند نگه دارد، از دل خانواده‌های زندانیان سیاسی و جانباختگان بر آمد، صدایی که در در خاوران و در دل سکوت و فضای خفقان می‌توانست خودش را نشان دهد.

سانسور کشتار دهه شصت، سانسور تاریخ بود

این فعال حقوق زنان با اشاره به سرکوب خانواده قربانیان دهه شصت افزود: چیزی که جنبش زنان خاوران نشان می‌دهد حکایتی از درد و رنجی است که بر زنان و خانواده‌ها رفته است ولی این توان و انعکاس این رنج فقط در دل خود این خانواده‌ها به وجود می‌آید. یکی از دردناک‌ترین لحظات این است که خبر مرگ فرزندان‌تان را می‌شنوید ولی نمی‌توانید کاری کنید. این وضعیت یکی از تلخ‌ترین نقاط سرکوب در ایران است. در این دوره فقط با تک سانسورها روبرو نیستیم بلکه با سانسور تاریخ روبرو هستیم.

او خاطر نشان کرد: عمق این فاجعه در شرایط سکوت حتی به خود خانواده‌ها هم دیر رسید و سکوتی که بر آنها اعمال می‌شد، مانع از این می‌شد که ارتباط خلاق خارج از حیطه خانواده‌ها ایجاد شود یا ترس از سیاسی شدن نیروهای خارج از این جریان را از ورود به این حوزه باز می‌داشت. اینها موانعی است که ما را به عنوان نیروهای فعال در این جریان به نیروهای منفعل تبدیل کرد و در عین حال نقاط کوری بود که جنبشی را که در کنار ما شکل می‌گرفت نمی‌دیدیم.

اردلان با بیان اینکه بروز خشم خلاق یک واکنش فمینیستی است، گفت: در بحث فمینیسم این مسئله مهم است که ما باید خشم خودمان را بیان کنیم چرا که بازگویی رنج را بازنمایی می‌کند. اگر بیان نشود، در قالب فردی به یک مشکل فردی بدل می‌شود ولی کاری که گروه‌های فمینیستی انجام می‌دهند این است که رنج را به عنوان یک خشونت ساختاری تعریف می‌کنند و برای همین هم این شکل از خشونت بخشی از بی عدالتی است که علیه زنان وارد می‌شود. احساس درد و رنج را عمومیت می‌بخشد. جمع مادران خاوران با اینکه در حاشیه قرار می‌گرفت یا به قول زنده یاد پروانه میلانی سه دهه ناپیدا بودند، می‌تواند یک جنبش فمینیستی محسوب شود که احساس درد و رنج را به مقاومت پیوند داد.

مادران خاوران پایه جنبش زنان در دهه‌های بعد بودند

پروین اردلان تاکید کرد: این جنبش یک مای جمعی به وجود می‌آورد که تجربه‌های مختلفی از اعدام و شکنجه دارند که وقتی در قالب یک حافظه جمعی تعریف می‌شود، مای مقاوم در مقابل خشونت را شکل می‌دهد که این مهری است که مادران خاوران بر جای جای ایران زده‌اند.

او مادران خاوران را پایه و بنای جنبش زنان در دهه‌های بعد دانست و این سوال را مطرح کرد که چرا جنبش‌های زنان در دهه‌های بعد پیوندی با مادران خاوران نداشتند.

اردلان انتشار اسناد دهه شصت از سوی جنبش ایرانیان خارج از ایران را ستود و آن را عاملی برای پیوستن این فجایع به حافظه جمعی ایرانیان دانست که احتمال فراموش شدنش وجود داشت.

او همچنین خاطرنشان کرد که وقتی از مبارزانی حرف می‌زنیم که کشته شده‌اند، آرمان‌های آنها را هم در نظر بگیریم و فراموش نکنیم که آنها برای چه آرمان‌هایی مقاومت کردند و کشته شدند. او در دوره آرمان‌زدایی و آرمان زدگی، بررسی آرمان‌های مبارزان کشته شده را مهم ارزیابی کرد.

در این برنامه پویا صلح جو چند قطعه با ساز تنبور را اجرا کرد و سعید حبیبی نیز مجری برنامه بود.

 

منبع: کیهان لندن

در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید