اسماعیل جلیلوند
رونق اقتصادی در کشور ترکیه تا حد زیادی به نیروی کار ارزان این کشور وابسته است. دستمزد پایین نیروی کار در ترکیه در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی و آمریکا، موجب کاهش هزینه تولید و در نتیجه افزایش توان رقابت این کشور در بازارهای جهانی شده است.
پایین بودن میزان دستمزدها، زندگی اقشار وسیعی از مردم این کشور را با دشواری روبرو کرده و موجب آن شده است که شکاف قابل توجهی میان هزینهها و درآمدهای مردم ایجاد شود. مشکلی که علاوه بر مردم این کشور، زندگی پناهجویانی را که در ترکیه زندگی میکنند نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
ترکیه مقصد موقت بسیاری از پناهجویان کشورهای خاورمیانه و آفریقا است که به دلایلی مانند جنگ و سرکوبهای سیاسی و اجتماعی کشورهای خود را ترک کردهاند.
پناهجویان ساکن ترکیه، برای تامین معیشت خود نیاز به شغل دارند. آنهم در حالی که از حمایتهای قانونی برای داشتن شغل بهرهمند نیستند و به همین دلیل ناچارند با حقوق کمتری نسبت به شهروندان ترک و به شکل غیر قانونی مشغول به کار شوند.
دشواریهای یافتن شغل با درآمد حداقلی
حمید یکی از پناهجویانِ ایرانی ساکنِ شهر دنیزلی در ترکیه است. او که یک سال است در این کشور زندگی و کار میکند، مشکلات پناهجویان در بدو ورود به ترکیه را اینگونه تشریح میکند: «برای کسانی که به عنوان پناهجو وارد ترکیه میشوند، دانستن زبانِ ترکی برای پیدا کردن کار بهتر، اهمیت بسیاری دارد. در برخی از شهرها ممکن است به پناهجویان در بدو ورود جای خواب و غذا داده شود، اما این مسئله بستگی به شهری دارد که پناهجو در آن زندگی میکند. شهر پناهجو را هم سازمان ملل در زمان ثبت نام برای او مشخص میکند و این خودش یک شانس است که شما در کدام شهر مستقر میشوید.
خوش شانسترین پناهجوها کسانی هستند که در شهرهای صنعتی و غیر توریستی ثبت نام میشوند که البته شانس کمی هم برای زندگی در این شهرها وجود دارد. در این شهرها هم هزینههای زندگی مثل شهرهای توریستی خیلی زیاد نیست و هم اینکه بازار کار سیاه داغ است و راحتتر میشود کار پیدا کرد. اگر حمایتهای اولیه نباشد و پناهجویان هم پول نداشته باشند، مجبورند در پارکها بخوابند. خیلیها هم مجبور میشوند همین کار را بکنند، هم پناهجویان ایرانی و هم پناهجویان افغان.»
حمید در مورد دشواریهای یافتن کار میگوید: «کار را باید خود پناهجو پیدا کند. البته اگر با پناهجوهای دیگر آشنا شود، شانس بیشتری برای پیدا کردن کار دارد. بعضی از پناهجویان به خاطر کمک به هموطنانشان برای هم کار پیدا میکنند و برخی از کسانی هم که زبان ترکی بلدند در عوض پیدا کردن کار مبلغی را به عنوان پاداش از پناهجویان میگیرند.
در ترکیه پیدا کردن کار برای پناهجویان همجنسگرا خیلی سختتر از بقیه افراد است. همینطور برای کسانی که ادیان دیگری غیر از اسلام دارند، مثل افرادی که تغییر دین دادهاند و مخصوصاً آنها که اعتقاد دینی و مذهبی ندارند. چون که در کارت شناسایی که پلیس برای پناهجوها صادر می کند، ذکر میشود که پناهجویان چه اعتقاد دینی دارند و جامعه ترکیه هم برای مذهب اسلام احترام ویژهای قائل است.
کارفرماهای ترک، کردها را هم سختتر استخدام میکنند و پول کمتری مانند پناهجویان به آنها میپردازند که بیشتر به خاطر مشکلات داخلی ترکها با کردهای این کشور است.
خود من اول که به این شهر آمدم و کار نداشتم به پانسیون رفتم. شرایط بدی بود، چون تعداد زیادی آدم در یک محیط خیلی کوچک زندگی میکردند، با دستشویی و حمام مشترک. برخی از اتاقهای پانسیونها در ترکیه به روسپیها اجاره داده میشود و به طور کلی اصلاً جای مناسبی برای زندگی نبود، به خصوص برای خانوادهها. بعد از مدتی پانسیون را تعطیل کردند و ما را از آنجا بیرون انداختند و گفتند شما بروید خانه اجاره کنید و ما به شما کمک میکنیم که اجاره بدهید. دو، سه ماهی هم این کار را کردند و بعد آن کمک هم قطع شد.
در همان زمان که در پانسیون بودم با یک نفر آشنا شدم که برای من کار پیدا کرد و به شکل غیر قانونی مشغل کار شدم. اگر شما شش ماه در ترکیه اقامت قانونی داشته باشید می توانید با مراجعه به اداره کار و پرداخت مبلغی برای یک سال اجازه کار بگیرید.
در نهایت اما اگر اجازه کار هم بگیرید برای شما فرق زیادی نمیکند چون کارفرما حاضر نیست با همان شرایطی که قانون کار مشخص کرده، شما را استخدام یا بیمه کند؛ چون برایش هزینه دارد و ترجیح میدهد اگر میخواهد چنین هزینهای را انجام دهد، برای هموطنان خودش این کار را بکند. تنها هزینه بیمه هر نفر در ماه برای کارفرما حدود ۳۰۰ لیر است.»
هزینههای بالای زندگی و کودکانی که بهناچار به کار مشغول میشوند
حمید در مورد هزینههای زندگی در ترکیه میگوید: «اینجا حداقل هزینه برای یک زندگی دو نفره، حدود ۹۰۰ لیر است. اجاره یک خانه ۲۵ تا ۳۵ متری با پول آب و برق و گاز در ترکیه در حدود ۵۵۰ لیر یا بیشتر است. هزینه رفت و آمد با اتوبوس هم روزی تقریباً سه لیر برای هر نفر تمام میشود. یعنی با کرایه رفت و آمد برای یک نفر، تقریباً ۶۲۵ لیر هزینه.
در ترکیه هربار که بخواهید خانه عوض کنید، باید به بنگاه معادل مبلغ یک ماه اجاره را پرداخت کنید. بعضی از ایرانیها و افغانها هم در این جا هستند که خانه را پیدا میکنند و در عوض آن، از پناهجوها مثل بنگاه کمیسیون میگیرند. بعضیها هم سرشان کلاه میرود و بنگاه یا کسی که خانه را برایشان پیدا کرده، بیشتر از آن ها پول میگیرد و خانهای که ارزش پول پرداختی آنها را ندارد، به آنها اجاره میدهند. در اغلب موارد اگر بخواهید خانه را پس بدهید، صاحب خانه پول وثیقه وسایل را به شما پس نمیدهد و کاری هم نمیتوانید بکنید.
خلاصه اینکه پیدا کردن یک خانه برای پناهجویی که زبان بلد نیست اصلاً کار آسانی نیست و برای اینکه سر شما کلاه نرود باید خیلی خوش شانس باشید که هم خانه را به قیمت مناسب بگیرید و هم صاحبخانه آدم خوبی باشد.
اگر هم یک خانواده بچه داشته باشند برای هر بچه حدود ۲۰۰ لیر هزینهها زیادتر میشود. البته خانوادهای که بچه دارند، خیلی مشکلاتشان بیشتر میشود. مخصوصاً اگر بچه در سن رشد باشد و بخواهند به مدرسه برود یا نیاز به نگهداری داشته باشد. در این صورت دیگر زن و مرد نمیتوانند همزمان کار کنند. مسئله آموزش بچهها هم هست. مدرسه رفتن آنها هزینههای جداگانه دارد و خانوادهای که بچه داشته باشد، برای زندگی با فشار خیلی زیادی روبهرو میشود.
در ترکیه خود ترکها هم میدانند که با کار یک نفر، خرج زندگی را نمیتوان تامین کرد. به خاطر همین در اغلب خانوادهها دو یا چند نفر در حال کار هستند. هر چه خانوادهها فقیرتر باشند، بچههایشان در سنین پایینتری شروع به کار و فعالیت میکنند. در مورد پناهجویان هم بسیاری از کودکان افغان در سنین کودکی برای تامین هزینههای خانواده مشغول به کار میشوند.»
ایمنی کم محیط کار و درآمدهای ناعادلانه
حمید در مورد شرایط ایمنی، درآمد و محیط کار در ترکیه توضیح میدهد: «پناهجویان در کارهایی مشغول میشوند که اغلب ترکها حاضر به انجام آنها نیستند. کارهای ساختمانی و سنگین در کارگاههای چوببری و فلزات و باربری و حمل وسایل خیلی سنگین. زنان و بچهها هم بیشتر در کارگاههای تولید لباس و حوله مشغول به کار میشوند که کار سبکتری است و پول کمتری هم میگیرند.
البته کارهای سنگین درآمد بهتری دارند و شما برای انجام این کارها حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ لیر میتوانید پول بگیرید. درآمد کارهای سبکتر هم در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ لیر برای هر ماه است که البته خود ترکها هم آنجا کار میکنند، ولی حدود ۲۰۰ تا ۸۰۰ لیر بیشتر پول میگیرند و اگر کارشان قانونی باشد، اضافه کار هم دارند و بیمه هم میشوند. ولی پناهجوها و کردها پول کمتری میگیرند، یعنی شما یا میتوانید کار نکنید یا باید با همین درآمد کار کنید، کاری که یک ترک برای آن 27 لیر در روز میگیرد، در آمدش برای کردها و پناهجوها در حدود ۱۸ لیر است. بین کارفرماها هم یک توافق نانوشته وجود دارد و در چند و چون پرداختها یکجورهایی با هم هماهنگ هستند.
من خودم به اندازه دو نفر کار میکنم. خیلی وقتها پیش میآید که پول مرا نمیدهند. مثلاً این ماه، حقوق دو ماه پیش را میگیرم. ممکن است اصلاً پول ما را ندهند یا به بهانههای واهی، فقط نصف مبلغ توافقی را پرداخت کنند، به جایی هم که نمیشود شکایت کرد، چون ما کارگران غیر قانونی هستیم و اگر پلیس بفهمد که کار میکنیم ۶۰۰ لیر جریمه میشویم.
این را هم بگویم که پلیس در این مورد زیاد سخت نمیگیرد، چون میداند بالاخره پناهجوها باید از یک راهی امرار معاش کنند، ولی به هر حال همین که نمیتوانیم برای حق و حقوق خود شکایت کنیم یا پول کمتری میگیریم و کار سختتری هم انجام میدهیم، خودش ظلم بزرگی است. اگر هم کار به قانون بکشد، پلیس قانون را اجرا میکند که نمیتواند به نفع ما باشد.
من تا چند روز پیش در یک کارگاه کار میکردم که چوببری و نجاری میکرد. تمام روز باید در هوای آلوده به گردههای چوب کار میکردیم و در کار با ارههای برقی اصول ایمنی اصلاً رعایت نمیشد. خیلی کار خطرناکی بود، ما هم که بیمه نداشتیم. اگر چوبهای سنگین روی پایمان میافتاد یا دستمان به خاطر برخورد با اره زخمی یا قطع میشد و نمیتوانستیم کار کنیم، هیچکس از ما حمایت نمیکرد. با این حال من مجبور بودم آنجا کار کنم، تا اینکه چند روز پیش رفتم که حقوقم را بگیرم اما صاحبکارم گفت نمی تواند پرداخت کند و باید صبر کنم. من هم به نشانه اعتراض یک روز سر کار نرفتم و روز بعد که به آنجا رفتم صاحبکارم گفت که دیگر نیاز به شما نداریم.
آنجا درآمد من حدود ۷۵۰ لیر برای شش روز کار ده ساعته در هفته بود که استخدام یک کارگر ترک برای انجام همین کار با احتساب هزینه بیمه برای کارفرما در حدود هزار و ۷۰۰ لیر هزینه داشت.
دولت ترکیه بیشتر به جنبه های تبلیغاتی مرتبط با پناهجویان توجه میکند و نوع برخورد با آنان را به والی هر شهر و استان سپرده است.
مثلاً در چانکری که بودم نه وضعیت مناسبی برای کار وجود داشت و نه حمایتی از پناهجویان میشد. خانهها را به دو یا چند خانواده یا شخص اجاره میداند و حریم خانواده از هم با دیوارهایی که با چادر ساخته شده بودند، مشخص میشد.
در بعضی از شهرها مثل شهر وان، ارزش کار پناهجویان کمتر هم هست وبرای ۷۰۰ تا ۸۰۰ لیر، دو نفر باید کار کنند. البته همیشه برای کارهای تخصصی و فنی درآمد بیشتر است، ولی باز هم اگر به کارگر ماهر ترک هزار و ۵۰۰ لیر پرداخت شود، به کارگر ماهر غیر ترک بیشتر از هزار لیر پرداخت نمیکنند.»
مریم یک دختر ایرانی است که ۲۳ سال سن دارد. او یک سال و و نیم پیش به ترکیه پناه آورده تا به گفته خودش از خطر مرگ در امان باشد. او در مورد شرایط کار و زندگیاش توضیح میدهد: «من در یک کارخانه تولید حوله کار میکنم. اکثر کارگران آنجا ترک هستند و الان ما دو نفر ایرانی هستیم که آنجا کار میکنیم. کارم ساعت هشت صبح شروع میشود و تا ساعت شش و نیم بعد از ظهر سر کار هستم.
حقوق ما اینجا برای یک ماه ۵۰۰ لیر است. ما چون پناهنده هستیم یک روز را هم برای معرفی به پلیس باید برویم و به همین خاطر درآمد ماهیانه من در اینجا ۴۰۰ لیر است. دو نفریم و حدود۸۰۰ لیر مخارج خانه و خورد و خوراکمان میشود. اگر هم بخواهیم کمی تفریح کنیم یا به مسافرتی برویم هم خیلی گران میشود و به همین خاطر دور این هزینهها را خط میکشیم.»
کار غیر قانونی مهاجر و غیر مهاجر ندارد
مریم در مورد کسانی که بدون برخورداری از حمایت قانون در کارگاههای تولید حوله کار میکنند، توضیح میدهد: «حتی کار بعضی شهروندان ترکی که اینجا با من کار میکنند، غیر قانونی است. چون کارگرهای اینجا یا زیر ۱۸ سال سن دارند، یا خانمهای خیلی مسن هستند که از دولت حقوق بازنشتگی میگیرند و در نتیجه اجازه کار قانونی ندارند. بعضی هم کردهای ترکیه هستند، که ترکها کمتر تمایلی به استخدامشان دارند و مجبورند در این کارگاهها کار کنند. چون کار غیر قانونی هست، بهداشت مناسبی هم ندارد و تنفس گرد و پودهای الیاف پارچه در هوا، کارگران را دچار مشکلات تنفسی و گوارشی مثل بیماری آسم میکند.
ما در تمام طول روز سرپا هستیم و نمیتوانیم بنشینیم. این خیلی کار را سخت می کند. در کارگاه ما بچههای هشت تا ده ساله هم بعضی روزها مثل روزهای تعطیل برای کار میآیند که روزی ۱۵ لیر حقوق میگیرند و بچههایی که سن بیشتری دارند و دائم کار میکنند، حقوقشان تقریباً ماهی۴۵۰ لیر است، این کارگران غیرقانونی سود خوبی برای کارخانهای که ما برایش کار می کنیم دارند، اینجا حتی مشتریهایی از روسیه میآیند و جنس میخرند و فروششان هم خوب است، ولی چیز زیادی به ما نمیرسد.
فقط مریضی و سختی کارش برای ماست، اگر هم بیمار شویم برای درمان مریضیهای معمولی معمولاً هزینه رایگان است، ولی برای بیماریهایی که پزشک متخصص می خواهد و هزینه یک ویزیت گاهی تا ۱۵۰ لیر هم هست، باید بیمه داشته باشیم که نداریم.»
با این حال مریم از شرایط خود در ترکیه به نسبت وضعیتی که در ایران داشته رضایت دارد. او در این مورد میگوید: «اینجا از شرایطم راضی هستم، درست است که حقام را نمیدهند، اما شنیدهام در شهرهای دیگر وضعیت خیلی بد است و پناهجویان مشکلات خیلی بیشتری دارند. اینکه منتظر این هستم که سازمانِ ملل جواب من را بدهد و ممکن است بتوانم به یک کشور امن اروپایی یا آمریکا بروم و روزی مثل آدمهایِ دیگر با من رفتار شود، امیدوارم میکند. آرزویم این است که کشورم محیط سالمی بشود تا همه بتوانیم به ایران برگردیم و ایرانیها آواره کشورهای غریبه نشوند.»