آزاده کریمی، علی اشتیاق (+عکس) – گروهی از ایرانیان مقیم آلمان و جمعی از فعالان سیاسی در پی مرگ شاهرخ زمانی فعال سرشناس کارگری در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در شهر برلین تجمع کرده و درگذشت او را در زندان یک قتل سیاسی معرفی کردند.
به گزارش کیهان لندن، شاهرخ زمانی فعال کارگری، عضو هیات بازگشایی سندیکایی نقاشان و از اعضای کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری که به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود، طبق اعلام بهداری زندان رجایی شهر کرج بر اثر سکته مغزی درگذشت.
تعدادی از اعضای کانون پناهندگان سیاسی ایران (برلین)، اعضای گروه ریشه های خیابانی و فعالان سیاسی و اجتماعی در پی این واقعه مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین تجمع اعتراضی بر پا کرده و مسئولیت مرگ شاهرخ زمانی را بر عهده مقامات حکومتی ایران دانستند.
تظاهرات کنندگان شعارهایی بر ضد جمهوری اسلامی و به زبان فارسی و آلمانی چون «سفارت ایران مرکز تروریسم است»، «شاهرخ زمانی به قتل رسیده است»، «شاهرخ معلم ماست، راه شاهرخ راه ماست»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «سقف و کتاب و گندم، قدرت به دست مردم» را سر دادند.
حسن روحانی فعال سیاسی و از خانواده اعدامشدگان دهه شصت درباره علت حضورش در این تجمع به کیهان لندن گفت: ما برای محکوم کردن اینکه شاهرخ زمانی در زندان درگذشت اینجا هستیم. من عضو خانواده شهدای سیاسی هستم، برادرم در سن ۱۹ سالگی در سال ۶۰ اعدام و خواهرم در سال ۶۷ مفقودالاثر شد و در نهایت مشخص شد که کشته شده است. به همین دلیل با روشهای برخورد حکومت با زندانیان سیاسی آشنا هستم و معتقدم شاهرخ زمانی در زندان به قتل رسیده است.
او افزود: مرگ طبیعی در زندانهای جمهوری اسلامی وجود ندارد و به شیوه های مختلف زندانیان سیاسی را به قتل میرسانند. زندانی را به صورت عمدی و تدریجی به سوی مرگ سوق میدهند.
روحانی با اشاره به تغییر شیوه حکومت ایران علیه مخالفاناش گفت: حکومت روش اعدامهای گروهی مخالفان را تغییر داده و اکنون به طور غیر علنی میکشد یا دقمرگ میکند. تجربه جمهوری اسلامی در برخورد با مسئله حقوق بشر و جهان زیاد شده و از کشورهایی که با آنها روابط اقتصادی دارد، شیوه دور زدن مسائل حقوق بشر را آموخته است و کسانی که نمی تواند به طور مستقیم به اتهامهای تروریستی و براندازی به قتل برساند، به این شکل سر به نیست میکند.
در این تجمع اعتراضی، بیانیه گروه ریشههای انقلاب قرائت شد که بر شرایط نامناسب زندانها با هدف از بین بردن زندانیان سیاسی تاکید داشت. در این بیانیه به تسهیل روند مرگ تدریجی زندانیان سیاسی چون شهرام زمانی، محسن دکمه چی، علیرضا کرمی خیرآبادی، منصور رادپور و افشین اسانلو توسط حکومت اشاره شد.
حمید نوذری مسوول کانون پناهندگان سیاسی ایران (برلین) درباره علت حضور اعضای این کانون در این تجمع اعتراضی گفت: در وهله اول در اعتراض به وضعیتی که منجر به مرگ شاهرخ زمانی شده، در این تجمع حضور داریم. مرگ شاهرخ زمانی یک مرگ طبیعی به نظر نمیرسد. بنا به اطلاعاتی که از دوستان داخل ایران میرسد، وی پیش از مرگ و سکته مغزی هیچ علائمی از کسالت یا بیماری نداشت. از طرفی اخبار مربوط به بیماری و بستری شدن زندانیان به سرعت به خارج میرسد و همین وضع را مشکوک میکند.
نوذری افزود: این اولین باری نیست که زندانیان مقاوم به این نحو در ایران از بین میروند. ما میخواهیم بدانیم آیا این مرگ در اثر اجتناب از ارائه کمکهای لازم و ضروری بوده که به طور مثال در رابطه با خانم محمدی شاهدش بودهایم.
نوذری همچنین گفت: دلیل دوم حضور ما در مقابل سفارت جمهوری اسلامی وجود سیستم و ساختار جمهوری اسلامی است که بیش از ۳ دهه است که این گونه با مخالفانش برخورد می کند. در دهه ۶۰ آنها را اعدام میکرد. در دهه ۷۰ مخالفانش را در خارج از ایران ترور میکرد. در دهه ۸۰ فجایعی چون کهریزک و زندانها را رقم زد و الان هم با توجه به جمعیت کل ایران در رتبه بالاترین میزان اعدامها قرار دارد. وضعیت زندانیان سیاسی، امنیتی شدن بیش از پیش جامعه، فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی و عدم آزادیهای سیاسی و مدنی دلایل اصلی حضور ما در اینجاست.
مینا خانی از اعضای گروه «ریشههای خیابانی» که برگزار کننده این تجمع است، گفت: در روز آخر برگزاری گردهمایی کشتار دهه شصت، خبر کشته شدن شاهرخ زمانی را دریافت کردیم. در این گردهمایی در بخش معرفی زندانیان سیاسی در کل دنیا به شاهرخ زمانی هم اشاره شده بود و اینکه او چه فعالیتهایی داشته و چرا در زندان است و چرا از حقوق اولیه خود در زندان محروم است. زمانی، قبل از این خبر بد بارها اعلام کرده بود که مسئول مرگ احتمالیاش مقامات ایران هستند. درگذشت وی خبر تکان دهندهای بود برای کسانی که در آن گردهمایی حضور داشتند و برای همین هم ما اینجا حضور پیدا کردیم.
این فعال سیاسی افزود: ما خطاب به مردم حرف میزنیم نه با جمهوری اسلامی. تنها چیزی که ما خطاب به جمهوری اسلامی میگوییم، این است که آنها را به رسمیت نمیشناسیم و آنها را مسئول تمام اتفاقات ناگواری که در ایران میافتد، میدانیم. از همه مهمتر مسئول وضعیت بد کارگران و متشکل نشدن کارگران بر اثر فضای سرکوب است که آنها را از حقوق اولیه و مطالبات سیاسیشان محروم کرده است. ما از مردم میخواهیم تا صدای کارگران باشند و به مبارزات آنها بپیوندند و جلوی این سرکوب در هر جای دنیا بایستند.
خانی با انتقاد از برخی وکلا و رسانههای فارسیزبان گفت: در فضای کنونی مطالبات فعالان کارگری به مطالبات صنفی تقلیل داده میشود و سعی میشود مبارزات آنها فقط جنبه سندیکایی داشته باشد. درصد زیادی از فعالان کارگری در فضای سرکوب و خفقان، امکان شکلدهی تشکیلات کارگری و پیگیری مطالبات سیاسی را ندارند و طبیعی است که از حقوق صنفی خود برای ایجاد تشکل صحبت کنند و همان طور که در بیانیههای رضا شهابی میخوانیم آنها میدانند که این سرکوب در پیوند با یک سلطه جهانی است. کسانی که این مبارزان را معرفی میکنند، میبایست آنها را همان چیزی که هستند، معرفی کنند و هویت سیاسی را از آنان نگیرند.