اقدام به خودکشی ناموفق یک پناه جوی ایرانی در یک کمپ پناهندگی در ایالت بایرن آلمان

چهارشنبه شب 17 آوریل 2013 یک پناهجوی 22 ساله ایرانی به نام علی برنائی در کمپ اصلی پذیرش پناه جویان در شهر “سیرندورف”- Zirndorf در ایالت بایرن واقع در جنوب آلمان با خوردن مقادیر زیادی انواع قرص اقدام به خودکشی نمود. خوشبختانه همان شب یکی از هم اتاقی های او متوجه این موضوع شده و به انتظامات داخلی کمپ اطلاع داده و 20 دقیقه بعد آمبولانس رسیده و آقای برنائی را به بیمارستان منتقل می کند. دوستان و هم اتاقی های علی از نحوه رسیدگی تیم اورژانس که به محل رسیده بود ناراضی هستند. تیم پزشکی بجای آنکه به اتاق علی رفته و در همانجا او را معاینه کنند در جلوی ساختمان می مانند و هم اتاقی های علی او را کول کرده و به آمبولانس می رسانند.

 آقای برنائی روز دوشنبه 22 آوریل پس از پنج روز درمان از بیمارستان مرخص شده است و اکنون حالش خوب است. او در یک صحبت کوتاه تلفنی با حنیف حیدرنژاد انگیزه خود از اقدام به خودکشی را شرایط غیر انسانی موجود در هایم (کمپ) پناه جویان اعلام کرد. او خواستار بازگشت به ایران است. اما ادارات دولتی در این مورد نیز تاکنون به خواستش ترتیب اثر نداده اند.

 آقای برنائی از 15 سالگی از ایران خارج شده و مدت ها در انگلستان زندگی کرده و از هفتم ماه آوریل به آلمان آمده بود. او در این مدت در چندین هایم مختلف بوده و یک هفته بود که به هایم کنونی منتقل شده بود.

ali-bornaie
علی برنائی

خوشبختانه به زندگی بازگشت

 کمپ سیرندورف یک از کمپ های مرکزی پناه جویان در ایالت بایرن در جنوب آلمان می باشد. ساختمان های این کمپ، بخشی از تاسیسات یک سربازخانه ی قدیمی می باشند. بیش از 400 پناه جو در این کمپ اسکان داده شده اند. ایرانیان در این هایم حدود 50 نفر هستند. تعداد افراد مجرد ایرانی تقریبا بیست نفر است.

 در هایم سیرندورف سه ساختمان به خانواده ها و یک ساختمان به مردان مجرد اختصاص داده شده است. یک غذا خوری بزرگ برای صبحانه و نهار و شام در نظر گرفته شده است که سرِ یک ساعت مشخص غذار را سرو کرده و سرِ یک ساعت مشخص درب سالن بسته می شود. در ساختمان مردان مجرد هر شش تا هشت نفر در یک اتاق می خوابند. ساکنین هایم، پناه جویانی با ملیت ها و فرهنگ های مختلف از کشورهای مختلف هستند که زبان مشترکی ندارند. دستشوئی و حمام مشترک است. این کمپ در اساس برای یک دوره کوتاه حداکثر سه ماهه در نظر گرفته شده است. اکثر پناه جویان ساکن در این کمپ بیش از 40 روز است که در آنجا زندگی می کنند. پناه جویان این هایم اغلب از کشور و مناطق زیر هستند: چچن، صربستان، کشورهای مختلف عربی، ترکیه، ایران، روسیه و از کشور های مختلف آفریقائی.

 تاثیر شرایط غیر انسانی زندگی در کمپ پناهندگی بر تصمیم به خودکشی

 دلایل اقدام به خودکشی پناه جویان در آلمان متنوع و متعدد است. در این نوشته به طور مختصر شرایط زیستی و محیط زندگی پناه جویان در هایم های پناه جوئی تشریح شده و تاثیر آن بر ایجاد یا تشدید فشارهای روحی ناشی از آن توضیح داده می شود.

 مطابق ماده 2 قانون خدمات اجتماعی ویژه پناهجویان (Asylbewerberleistungsgesetz)، پناه جویان موظفند 48 ماه اول را در هایم(کمپ) پناهندگی باشند و در آنجا زندگی کنند. در مورادی که به لحاظ پزشکی بتوان نشان داد که از زاویه ی سلامتی جسمی یا روحی زندگی در یک خانه شخصی “ضروری و لازم” است، آنگاه می توان از هایم پناهندگی خارج شد.

 هایم های پناهندگی در آلمان اکثرا در محیط هائی دور از مرکز شهر می باشند. ساختمان های آن اغلب قدیمی است و برخی حتی در حال ریزش است. برخی از این ساختمانها بوی نم شدید می دهد و بر در و دیور آن قارچ روئیده است. اغلب خانواده ها در یک یا حداکثر دو اتاق کوچک اسکان داده می شوند. مجردها اغلب دو یا چند نفره (اغلب چهار تا شش نفره) در اتاق هائی کوچک و بر روی تحت های دو طبقه اسکان داده می شوند.

 ملیت های مختلف که اغلب زبان هم را نمی فهمند در کنار هم زندگی می کنند. آشپزخانه و دستشئوئی و حمام مشترک است. در برخی هایم ها برای هر بیست نفر یک سرویس دستشوئی حمام وجود دارد. دستشوئی حمام ها اغلب اشکال فنی دارند و همین باعث ازدحام جمعیت و صف های طولانی در برخی ساعت شبانه روز می شود. گاها نیز بوی تعفن در راه روها می پیچید.

بچه ها اغلب جائی برای بازی ندارند و در راه رو ها میدوند و سر و صدا می کنند. از داخل هر اتاق صدای یک موزیک می آید. بعضی وقت ها افراد با هم بلند بلند حرف می زنند و صدای افراد همه جا می پیچید. بعضی وقت ها صدای دعوا و فحش و فحش کاری راه روها را پر می کند.

 از آنجا که پناه جویان بی کار هستند، عده ای از آنها اغلب تا ساعت دو یا سه نصف شب بیدارند و با هم حرف می زنند. از هرگوشه صدای موزیک و قه قهه های بلند یا داد و بی داد می آید. برخی از پناه جویان در آخر هفته ها برای دیدن دوستان یا اقوامشان به بیرون می روند و برخی نیز که در هایم مانده اند از دوستانی که برای دیدار آنها آمده اند پذیرائی می کنند.

راه روها کثیف، آشپزخانه ها کثیف و بعضی وقت ها دستشوئی ها مسدود است.

در چنین شرایطی آنها که بیمارند (اکثر پناهجویان میانسال به بالا انواع بیماری دارند). امکانی برای استراحت ندارند. زن و شوهرها هیچ امکانی برای تنهائی با هم بودن ندارند. بچه ها جائی برای درس خواندن ندارند و شلوغی و سر و صدا مانع از تمرکز و یادگیری آنها شده و به دلیل همه این شلوغی ها نمی توانند خوب بخوابند و در مدرسه هم به تدریج راندمانشان پائین می آید.

 در طول روز و شب یا یک نفر می آید یا یک نفر می رود بعضی وقت ها صدای محکم یک درب که به هم کوبیده می شود همه آنانی که خوابیده اند را از جا بلند می کند. برخی ساعت ها راه روها آرام است و برخی وقت های دیگر یا دعوا است یا آمبولانس می آید یا پلیس یک مرتبه به داخل هایم می ریزد و عده ای را به اتهام مواد مخدر دستگیر می کند و….

 وقتی پناه جو مجبور است که در این شرایط زندگی کند، وقتی نمی تواند حتی هم اتاقی اش را خودش انتخاب کند و بر روی شرایطی که او را احاطه کرده کنترل یا تاثیر گذاری بسیار کم و محدود دارد و وقتی قرار است این شرایط برای مدتی نا معلوم ادامه داشته باشد، در اینچنین شرایطی پناه جو به تدریج بیمار می شود. شایع ترین بیماری ها کم خوابی، سردرد های شدید، نارحتی های گوارشی و پوستی و تنفسی می باشند. به همه این ها باید شرایط مبهم و نامشخص اقامتی را هم اضافه کرد. اغلب برای انجام مصاحبه پناهندگی باید هفته ها یا ماه ها منتظر بود و پس از آن چندین ماه تا بیش از یک سال دیگر نیز باید منتظر بود تا جواب اداره امور پناهندگی بیاید. در تمام این مدت اجازه کار وجود ندارد، کلاس دولتی یادگیری زبان وجود ندارد، رسیدگی های پزشکی بسیار محدود است، در برخی ایالت ها اجازه مسافرت بسیار محدود است. به دلیل نداشتن کار و درآمد، تهیه بلیط قطار و اتوبوس برای مسافرت نیز محدود می شود. پول کافی برای پرداخت هزینه وکیل وجود ندارد. امکان تماس تلفنی با دوستان و اقوام بسیار محدود است و…

 همه این شرایط علاوه بر بیماری هائی که پیشتر گفته شد موجب افسردگی یا پرخاشگری می شود. احساس پوچی و بی هدفی و به موازات آن احساس عجز و استیصال و ناتوانی گسترش پیدا می کند. بی خبری نسبت به آینده، نداشتنِ امیدِ تغییر شرایط، نبود مرجعی که به سوالات و ابهامات جواب مشخص بدهد، احساس بی آیندگی را تشدید می کند. در چنین شرایطی به دلیل نبود هیچ چشم انداز مشخص و نامشخص بودن این موضوع که این وضعیت چقدر دیگر طول می کشد، برخی پناه جویان در شرایط بحرانی اقدام به خودکشی می کنند.

 به همه اینها باید فشارهای روحی و عاطفی دوری ازخانه و خانواده و دوستان و فامیل را هم اضافه کرد. بسیاری از پناه جویان با تصور دیگری به آلمان می آیند، اما به دلیل آنچه تجربه می کنند حقوق بشر، دمکراسی، حکومت قانون و… همه این ارزش ها در ذهن آنها به زیر سوال می روند. بسیاری از پناه جویان با مقایسه آنچه که تجربه می کنند با آنچه که شنیده بودند یا تصور می کنند دچار شوک و ناباوری شده و نمی توانند این تناقض را حل کرده و به چرائی های که مدام از خود می پرسند پاسخ دهند. آنها احساس می کنند جوانیشان دارد از دست می رود. خود را از ایران رانده و در آلمان مانده ای می بینند که راه پس و پیش ندارند. احساس غم با احساسِ سرخوردگی روی هم افتاده و وقتی با احساس عجز و ناتوانی هم تکمیل می شود میل به زندگی به شدت کاهش می یابد. در چنین شرایطی پناه جو احساس می کند که ارزشی ندارد، دیگران برای او ارزش قائل نیستند و برای هیچ کس مهم نیست که بر سر او و آینده اش چه می آید. از طرف دیگر اغلب پناه جویان به دلیل احساس تعلق به خانواده و به دلیل آرزوهائی که در سر داشته اند، این ایده را در سر می پروانند که در زندگی نو و تازه شان هم خودشان به رفاه و موفقیت برسند و هم آنکه بتوانند به خانواده شان کمک کنند. اما شرایطی که فوقا به آن اشاره شد باعث می شود تا بسیاری از پناه جویان حتی از بازگو کردن شرایطی که در آن زندگی می کنند به خانواده شان طفره می روند یا وانمود می کنند که همه چیز خوب است و … این تناقض درونی یک فشار مضاعف بر روی پناه جویان است.

حال می توان تصور کرد وقتی این شرایط برای ماه ها و حتی سال ها ادامه داشته باشد چگونه روح و روان پناه جو را تخریب می کند.

 البته آنچه که در مورد شرایط هایم های پناهندگی در آلمان گفته شد، همه هایم ها را شامل نمی شود. اما متاسفانه باید گفت تعداد هایم هائی که شرایط نسبتا بهتر یا قابل تحملی دارند بسیار کم است. شرایط در برخی ایالت ها، بویژه ایالت بایرن نسبت به دیگر ایالت ها بطور چشم گیری سخت تر و خراب تر است. به همین دلیل است که اخبار خودکشی پناه جویان یا اعتراض پناه جویان در این ایالت نیز بیشتر از سایر ایالت ها در آلمان می باشد.

اگر چه اعتراضات مقطعی در ابعاد محلی یا ایالتی می تواند شرایط را کمی تغییر دهد، اما تجربه نشان می دهد این تغییرات کوتاه مدت است و پس از مدتی شرایط باز هم سخت می شود.

 گروه های مدافع پناه جویان و سازمان های حوقق بشری تاکید می کنند که لازمه تغییر این شرایط، تغییر قوانین تبیعض آمیز در مورد پناه جویان است. هایم های پناهندگی باید برچیده شوند و پناه جویان باید در خانه های شخصی اسکان داده شوند. قانون خدمات اجتماعی ویژه پناهجویان – Asylbewerberleistungsgesetz باید لغو گردد. تا زمانی که در سطوح سراسری و ایالتی تغییرات قانونی لازم انجام نشده و رویکرد مثبت و انسانی جایگزین دیدگاه های تبعیض آمیز و ضد پناهندگی در ادرات مرتبط با پناه جویان نشده است، متاسفانه باید کماکان منتظر شنیدن اخبار ناگوار مربوط به پناه جویان بود.

bayern-heim-1
اتاق مشترک شش نفره

  

bayern-heim-2
در حال یادگیری زبان

 

 bayern-heim-3

در انتظار…

 

 bayern-heim-4

باز هم در انتظار

  

bayern-heim-5
سالن غذا خوری

  

bayern-heim-6
هم اتاقی منظم

  

bayern-heim-7
توالت سیفون نکشیده

 

برای برخی نگاه کردن به این عکس هم سخت است، پناه جویان اما در این شرایط باید زندگی کنند

 عکس ها ارسالی از سوی یک از ساکنین هایم “سیرندورف”

سایت انتگراسیون

در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید