به چه شرط میتوان در آلمان تابعیت دوگانه داشت؟ چرا بسیاری از ایرانیان دارای دو گذرنامه ایرانی و آلمانی هستند؟ و چرا مجبور نیستند تنها یکی از دو تابعیت ایرانی یا آلمانی را برگزینند؟
طبق آخرین گزارش اداره آمار آلمان که مربوط به سال ۲۰۱۱ است، حدود ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در آلمان به جز گذرنامه آلمانیشان دستکم یک گذرنامه دیگر هم دارند. البته همه خارجیهایی که در آلمان زندگی میکنند دارای تابعیت و گذرنامه آلمانی نیستند، بلکه بسیاری از آنان تنها حق اقامت دائم دارند و تابعیت کشوری که از آن آمدهاند را حفظ کردهاند. برخی از مهاجران هم فقط گذرنامه آلمانی دارند.
کودکان خانوادههای مهاجر در آلمان یا کودکانی که یکی از والدینشان آلمانی و دیگری خارجی است از بدو تولد به طور خودبهخود دارای هر دو تابعیت آلمانی و خارجی میشوند. تا سال ۲۰۱۴ کودکان چنین خانوادههایی موظف بودند تا سن ۲۴ سالگی تصمیم بگیرند که مایلند تبعه کدام کشور باشند. اما این “وظیفه انتخاب” از آن سال برداشته شد. از سال ۲۰۱۴ قرار شد که کودکان خارجیهایی که در آلمان به دنیا آمدهاند بتوانند هر دو تابعیت را حفظ کنند. البته این شرط وجود دارد که آنها دست کم ۸ سال در آلمان زندگی کرده یا شش سال در این کشور به مدرسه رفته باشند.
پذیرش دو تابعیت در بزرگسالی
لازم نیست در آلمان به دنیا آمده باشید تا تبعه این کشور شوید. در بزرگسالی هم میتوان به تابعیت آلمان درآمد. اما این قاعده تنها شامل شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سوئيس میشود یا افرادی که حق پناهندگی را دریافت کردهاند و نیز کسانی که میتوانند ثابت کنند به مدت هشت سال به طور مرتب در آلمان زندگی کردهاند. در این صورت این افراد میتوانند علاوه بر تابعیت کشور خود تابعیت آلمان را هم بپذیرند.
شهروندان برخی کشورها، مانند ایران، مراکش، کوبا، افغانستان و الجزایر، با این مشکل روبرو هستند که کشور زادگاهشان تابعیت جدید آنان را نمیپذیرد یا به سختی قبول میکند. با این حال حتی در این مورد هم بزرگسالان میتوانند تابعیت دوگانه در آلمان دریافت کنند.
حدود نیمی از کشورهای جهان تابعیت دوگانه را مجاز میدانند. بخصوص در بیست سال اخیر بسیاری از کشورها قوانین خود را به گونهای تغییر دادهاند تا حقوق افراد با تابعیت دوگانه رعایت شود.
خودداری از داشتن دو تابعیت
جوانانی که در آلمان به دنیا آمده و بزرگ شدهاند میتوانند وقتی به سن بلوغ رسیدند گذرنامه غیرآلمانیشان را تحویل مقامات آلمانی دهند. تمامی دیگر شهروندان هم، در صورتی که بخواهند تابعیت آلمان را داشته باشند، میتوانند درخواست تابعیت بدهند. بدین منظور باید نشان دهند که دارای شرایطی هستند که در قانون تابعیت آلمان برشمرده شده است. این شرایط از جمله شامل نداشتن سوء پیشینه، داشتن منزل و درآمد کافی برای زندگی است.
حقوق و تکالیف مربوط به تابعیت دوگانه در آلمان
به طور کلی در مورد هر فردی که صاحب دو گذرنامه است قوانین، حقوق و وظایف کشوری صدق میکنند که آن فرد در همان موقع در آن به سر میبرد. بنابراین برای مثال اگر برای یک آلمانی – ترک دادگاهی در ترکیه برپا شود، این شخص بر اساس حقوق ترکیه محاکمه میشود.
موقع مسافرت هم قاعدتا هنگام خروج و ورود باید از یک گذرنامه استفاده کرد. در اغلب موارد خود فرد میتواند آزادانه یکی از دو گذرنامهاش را انتخاب کند. برای مثال کسی که میخواهد به آمریکا سفر کند، ممکن است برایش سودمندتر باشد که از گذرنامه آلمانیاش استفاده کند. جالب این است که در برخی موارد وقتی یک ایرانی با تابعیت ایرانی – آلمانی به آلمان سفر میکند گذرنامه آلمانیاش را در مرز نشان میدهد و هنگام ورود به ایران گذرنامه ایرانیاش را، مگر آنکه مقامات مرزی درخواست کنند که هر دو گذرنامهاش را نشان دهد.
کسانی که دارای دو تابعیت هستند میتوانند، اگر مانع مشخصی وجود نداشته باشد، در هر دو کشوری که تبعه آناند رای بدهند. یعنی ایرانیان دارای تابعیت آلمانی میتوانند در انتخابات سیاسی آلمان شرکت کنند و اگر دارای گذرنامه و برگه هویت ایرانی باشند در انتخابات ایران نیز میتوانند شرکت کنند.
ناهماهنگی در قوانین تابعیت دوگانه در ایران
ایران از جمله کشورهایی است که قوانین هماهنگی در زمینه تابعیت دوگانه ندارد. مقامات جمهوری اسلامی در ماههای اخیر تاکید کردهاند که تابعیت دوم افراد دوتابعیتی را به رسمیت نمیشناسند. از جمله حسین نقوی حسین، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در روز ۱۸ دی ماه ۹۵ تا آنجا پیش رفت که “تابعیت مضاعف” را “جرم” خواند. او گفت که این افراد حق داشتن اموال غیرمنقول را ندارند و نتیجه گرفت که “بنابراین نمیتوانند مسئولیت داشته باشند و کارمند دولت باشند”. در برابر علیرضا سلیمی، رئیس فراکسیون حمایت از ایرانیان در خارج از کشور در مجلس گفته بود: «دارا بودن تابعیت غیر ایرانی در قانون، عمل مجرمانه تلقی نشده و گرچه در ماده ۹۸۹ قانون مدنی به موضوع اموال غیرمنقول اشاره شده، ولکن محدودیتهای تملیکی پیشبینیشده هرگز در طول ۸۰ سال اخیر اجرایی نشده است.»
خانم تکتم خلوصی، پژوهشگر در عرصه حقوق بینالملل، در مقالهای با عنوان “تابعیت مضاعف در قوانین موضوعه ایران” تابعیت را “رابطهای سیاسی، بینالمللی، حقوقی و معنوی” تعریف میکند که “بین یک شخص حقیقی یا حقوقی و یک دولت وجود داشته یا ایجاد شده و هم دولت و هم اشخاص را دارای حقوق و تکالیف در قبال یکدیگر میسازد”. او سپس به ناهماهنگی قوانین مربوط به تابعیت دوگانه با یکدیگر اشاره میکند: از سویی اصل ۴۱ قانون اساسی ایران به دولت حق داده تا از شهروند ایرانی در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید سلب تابعیت کند. در حالی که ماده ۹۸۹ قانون مدنی میگوید که هر تبعه ایرانی که تابعیت خارجی به دست آورده باشد، از نظر ایران آن تابعیت پذیرفته نمیشود و او تبعه ایران شناخته میشود. به نوشته تکتم خلوصی، این نشان میدهد که قانون ایران “به طور ضمنی و غیر مستقیم” تابعیت دوگانه را پذیرفته است.
تکتم خلوصی مینویسد: «قانون ایران تابعیت مضاعف را نپذیرفته است در عین حال آن را نامشروع نیز ندانسته است و نسبت به آن انعطاف نشان داده است چنانچه بسیاری از هموطنان ایرانی علاوه بر حفظ تابعیت ایرانی خود، تابعیت دولت جدیدی را نیز کسب کردهاند. آزادانه و بدون درخواست ویزا به کشور خود رفت و آمد میکنند و دارای اموال غیر منقول در ایران هستند.»
تابعیت آلمانی برای پناهندگان ایرانی
بسیاری از ایرانیانی که هم اکنون در آلمان زندگی میکنند و دارای تابعیت دوگانه ایرانی – آلمانی هستند، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و در جریان پیگردهای دگراندیشان و نیروهای اپوزیسیون به این کشور آمدند و حق پناهندگی دریافت کردند. حمید نوذری، مسئول کانون پناهندگان سیاسی ایران در برلین، در گفتگو با دویچهوله اشاره میکند به اینکه تا سال ۲۰۰۰ تابعیت دوگانه برای هیچ ایرانیپناهندهای وجود نداشت. پس از اینکه دولت ائتلافی سرخ و سبز (سوسیال دمکراتها و سبزها) در سال ۱۹۹۸ به روی کار آمد، در قانون تابعیت نیز اصلاحات ایجاد کرد: «این بود که پناهندگان سیاسی لازم نبود برای خلع تابعیت شدن به سفارتخانههای کشورشان مراجعه کنند. این رفرم شامل حال ایرانیها هم شد و عملا از اول ژانویه ۲۰۰۰ پناهندگان سیاسی دارای تابعیت دوگانه شدند. این اولین رفرمی بود که راجع به پناهندگان ایرانی به وقوع پیوست.»
آقای نوذری به وضعیت کنونی ایرانیان هم اشاره میکند و میگوید: «بدلیل اینکه دولت ایران از دولتهایی است که به سختی از کسی سلب تابعیت میکند یا به کسی تابعیت دوگانه میدهد، دولت آلمان تصمیم گرفت استثنایی برای ایرانیها قائل شود و آن اینکه پاسپورت ایرانیهایی که شرایط تبعه آلمان شدن را دارند از آنها گرفته نمیشود و آنها میتوانند به طور قانونی تابعیت ایرانی یا آلمانی یا پاسپورت ایرانی و آلمانی را همزمان داشته باشند. تا جایی که میدانم این استثنا در مورد ایران و سوریه وجود دارد»
آلمان در صورت بروز مشکل برای تبعه ایرانیاش چه میکند؟
رسانهها بارها درباره سفر شهروندان دارای تابعیت دوگانه به ایران گزارش دادهاند که نتوانستهاند سپس از این کشور خارج شوند و حتی بازداشت و زندانی شدهاند. این موضوعی است که برای افراد با تابعیت دوگانه ایرانی و آمریکایی یا کانادایی یا بریتانیایی پیش آمده است. در رسانهها خبری از موارد مشابه احتمالی درباره شهروندان ایرانی-آلمانی به چشم نمیخورد.
مسئول کانون پناهندگان سیاسی ایران در برلین هم میگوید که در طول سالیان زیادی که با مهاجران و پناهندگان کار کرده، هیچگاه به موردی از گرفتاری شهروندان ایرانی – آلمانی که نیاز به دخالت یا پشتیبانی مقامات آلمانی داشته باشد برنخورده و درباره آن نشنیده است. او میگوید: «البته من بیشتر با موارد سیاسی سر و کار دارم. چونکه مشکلاتی که ایران برای آنها بوجود میآورد بیش از اینکه برای این باشد که شما چرا تابعیت دوگانه دارید، بیشتر بر سر مشکلات سیاسی است که با آن کشورها بر سر مسائل خاص دارد و سعی میکند بعضیها را، میشود گفت، به عنوان گروگان و قربانی این سیاستها نزد خودش نگه دارد.»
به هر حال، ایرانیهایی که تابعیت آلمان را دریافت میکنند، میدانند که نباید از دولت این کشور توقع چندانی داشته باشند، چون آنها اطلاعاتی را هنگام دریافت حق تابعیت امضا میکنند مبنی بر اینکه اگر در ایران اتفاقی برایشان بیفتد ممکن است دست آلمان برای کمک به آنها باز نباشد. در تعهدنامهای که برخی ایرانیها در سالهای پیشتر امضا کردهاند اسامی کشورهای دوست ایران، چون سوریه و لبنان، هم وجود داشته به عنوان کشورهایی که آلمان ممکن است نتواند در این کشورها به آنان کمک کند.
همچنین ولفگانگ ویلاند، وکیل دادگستری و نماینده سابق پارلمان آلمان، به دویچهوله گفت که در صورتی که اتفاقی برای یک شهروند با تابعیت دوگانه ایرانی – آلمانی در ایران بیافتد که نیاز به حمایت دولت آلمان داشته باشد،این شهروند تنها میتواند امیدوار باشد که سفارت آلمان برای رفع مشکل او تلاش کند و به موفقیت برسد. به گفته ویلاند، “اما رسیدن به موفقیت ممکن است سالها طول بکشد”، چنانچه این موضوع در مورد فعالان حقوق بشر و خبرنگاران در ترکیه هم رخ میدهد که دارای تابعیت دوگانه ترک و آلمانی هستند.